سکس چند نفره دو دختر زیبا با هم از بیدمشک لعنتی لذت بردند

سکس چند نفره دو دختر زیبا با هم از بیدمشک لعنتی لذت بردند

سکس چند نفره  به بهونه بچه که بی خوابی میکنه اومد تو باغ .منم که بهوای سیگار زدم بیرون ورفتم بسمت همون انباری. در انباری را باز کرده بودم

و مثلا دنبال یادگاریها میگردم خودمو مشغول کردم تا اومد.شروع کردیم از حرف زدن معمولی و اونم گفت که از شوهرش چرا داره جدا میشه و…تا بچه ش تو بغلش خوابید و منم کتم را رو علوفه ها پهن کردم و بچه را از بغلش گرفتم سكس جوردي.

بعد مادرشو بغل کردم .باور نکردنی بود.همون عطر و بو را داشت.لب تو لب گذاشتیم و خواستم برم در انبار را ببندم که گفت نه بذار باز بمونه سکس چند نفره.چون شب هست کسی بخواد بیاد صدای پا را میشنویم.کسافط هنوزم عقلش خوب کار میکرد.

همون جور سر پا کشیدیم پایین و دستشو گذاشت رو دیوار و شروع کردیم.کسش را دست زدم خیس شد یاد قدیما افتادم که چه زود تحریک میشد.کردم و کردم . سکس سه نفره اونم عین قدیم ناله میکرد.

دقیقا همون اهنگ.ابم را ریختم رو باسنش که حالا دیگه یه باسن حسابی شده بود.بعد بغلش کردم و اروم گفتم فک کنم ریختم توش.گفت جدی؟گفتم اره. سکس چند نفره گفت یادت میاد چقدر ترسیده بودم ولی الان عین خیالم نیست.

برات نگهش میدارم و خندید…امار سحر هم گرفتم گفت مث اینکه دوست پسر داره ولی امسال نمیتونه بیاد.احتمالا سال بعد میاد.منم گفتم پس این امریکا کی حمله میکنه که دوباره بیاییم اینجا خاله بازی کنیم و …

هر دومون خندیدیم که شنیدیم صدای مادرش میاد که میپرسید امنه کجا رفتی؟ بچه اروم شد؟امنه هم گفت اره مامان .شما برو تو هوا سرده منم الان میام سکس سه نفره .اخرین لب ها را گرفتیم و شماره رد و بدل کردیم.

ﺯﻧﺎ ﺣﺎﻟﺘﻪ 69 ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺗﻮ ﮐﺴﻪ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﮐﺴﻪ ﻫﻤﻮ ﻣﯿﺨﺮﺩﻥ.ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﺑﻪ ﮐﺴﻢ ﺭﺍ ﺍفتاد.ﺑﻪ ﺳﺤﺮ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻪ ﺑﺎﺣﺎﻟﻪ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻬﻮﺗﯽ ﻣﯿﺸﻪ.

ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺩﻭﺭﻩ ﮔﺮﺩﻧﻪ ﺳﺤﺮ ﺟﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺭﻭﯼ سینه هاﺵ.ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﯾﻢ ﺍﺭﻭﻡ ﺩﺍﺳﺘﻤﻮ ﺭﻭ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ فیلم سکس ژاپنی.

ﺍﺭﻭﻡ ﺩﺳﺘﻪ ﺳﺤﺮﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺩﻡ سمته ﮐﺴﻢ ﺣﻮﻟﺮﻭ ﺯﺩﻡ ﮐناﺭ ﮔﻔﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ سکس چند نفره ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﺭﻭ ﺑﮑﻨﻪ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ.ﺟﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﮐﺴﻢ.

ﮔﻔﺖ ﺑﺪﻡ ﻣﯿﺎﺩ ﺳﺎﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﯿﺎﺩ ﺍﺭﻭﻡ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺑﺮﺩﻡ ﺳﻤﺘﺶ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ سکس سه نفره ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺪﻧﻪ سینه هاﺷﻮﺍﺭﻭﻡ ﭼﻮﭼﻮﻟﺸﻢ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ .

من خیلی دوست دارم شما را به همسرم و خواهرش تبدیل کنم

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺴﻤﻮ ﻣﯿﻤﺎله.از ﺷﻬﻮﺕ ﺩاﺸﺘﻢ ﻣﯿﺘﺮﮐﯿﺪﻡ. ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﺣﻮﻟﻤﻮ ﺍﺯ ﺗﻨﻢ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩﻡ ﺳﺤﺮ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺳﺤﺮ ﺟﻮﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﻟﻢ ﺳﮑﺲ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺍﻭﮐﯽ ﻧﺸﺪ.

ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻨﯿﻢ. سکس چند نفره ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﯽ ﻋﺸﻮﻩ ﺳﺤﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﺳﺮﯾﻊ ﯾﻪ ﻓﯿﻠﻤﻪ ﻟﺰ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭﯼ ﻟﺨﺖ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﭘﯿﺸﻪ ﺳﺤﺮ ﭼﺴﺒﯿﺪﻡ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯿﺎ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﮑﻨﯿﻢ.

ﺳﺤﺮ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻮﻥ ﺯﻧﺎﯼ ﻓﯿﻠﻤﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺳﺤﺮﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﮑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ سکس چند نفره ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﻣﻮﻥ ﻟﺨﺖ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﺍﯼ ﺳﺤﺮ ﭼﻪ ﻫﯿﮑﻠﻪ ﻧﺎﺯﯼ ﺩﺍﺭﯼ .

ﮔﻔﺖ ﻣﺮﺳﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻧﺎﺯﻩ ﻫﯿﮑﻠﺖ .ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﺒﻤﻮ ﭼﺴﺒﻮﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﺷﻮ ﺑﺎ ﻭﻟﻊ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﯾﻢ سکس چند نفره ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﻪ ﻟﺒﺎﻣﻮﻥ. ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺭﺳﻮﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﮐﺴﻪ ﺳﺤﺮ ﮐﻪ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺪﻧﺶ ﮐﺮﺩﻡ .

ﺑﻌﺪ ﺳﺤﺮ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﻣﺜﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺎ 69 ﺑﺨﺎﺑﯿﻢ ﭼﺮﺧﯿﺪﻣﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﺭﻭ سحر ﻭ ﮐﺴﻤﻮ ﺟﻠﻮﯼ ﻟﺒﺎﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤﻮﺧﻮﺩﻣﻢ ﺧﻢ ﺷﺪﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﻪ ﮐﺴﺶ سکس سه نفره ﺘﺎ ﻟﺒﻤﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﮐﺴﺶ ﯾﻪ ﺍﻩ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ.

ﺧﻮﺭﺩﻧﻪ ﮐﺴﻢ ﻭﺍﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺎﻟﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﻣﻨﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﮐﺴﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﺟﻔﺘﻤﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﻭﺟﻪ ﻟﺬﺕ سکس چند نفره ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﺭﻭﻡ ﺍﻧﮕﺸﺘﻤﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﮐﺴﺶ.

ﺍﺯ ﺷﺪﺗﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﻪ ﺳﺤﺮ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭﻧﺪﻩ ﻣﻨﻢ ﺍﻧﮕﺸﺘﻤﻮ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﮐﺴﻪ ﺳﺤﺮﻭ ﭼﻮﭼﻮﻟﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻢ ﮐﻢ 2 ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻣﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮﺷﻮ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺤﺮ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ ﮐﺴﻤﻮ سکس سه نفره ﺑﻪ ﻟﺒﺎﺵ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﺯﺑﻮﻧﺸﻮ ﮐﺮﺩﻩ.

ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﮐﺴﻢ ﻣﻨﻢ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻣﻮ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻋﻘﺐ ﺟﻠﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻣﻮ ﭼﻮﭼﻮﻟﺸﻮ ﻣﯿﮏ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﯾﻬﻮ ﺳﺤﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﮐﺴﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﺍﺭﺿﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻣﻮ ﻟﺒﺎﻣﻮ ﭼﺴﺒﻮﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﺵ ﻣﺤﮑﻢ.

ﻟﺒﺎﺷﻮ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﮔﻔﺖ ﻭﺍﯼ ﺳﺎﺭﺍ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ.ﮔﻔﺖ فکر ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﻪ سکس مقعدی.

وقتی داستان سقف سام رو خوندم یه حس عجیبی بهم دست داد یه حس تکرار نشدنی که آمیخته شده سکس سه نفره بود از خنده وگریه ، حس خوشحالی داشتم، حس همدردی و همدلی ….

شاید برای حس زیبای خودم می‌نویسم شاید برام سام عزیز ،که بگم سام چقد من وتو شبیه همیم سکس چند نفره …منم تشنج میکنم (میلوکونیک )از بچگی …شاید تنها چیزی که منو واردار به نوشتن کرد همون سه خط اول داستان سقف سام عزیز بود …

2 تا دختر با خروس های بزرگ

شاید نتونم حس زیبا وناب همجنسگرا بودن رو مثل سام عزیز با تشبیه ها و جملات نابش توصیف کنم اما منم دلم خواست داستان عشق سکس سه نفره خودم و به قول سام ،لعنتی جانم رو بنویسم .من اسمم کمیل هست و ۱۹سالمه …

شاید پیدا کردن عشق یا پیدا کردن یه همدرد تو ایران خیلی سخت بوده باشه تو جایی که معنی همجنسگرا بودن صرفا همون سکس چند نفره کون و کیر تلقی میشه و یا همون همجنس‌ بازی .

یا بچه بازی و خیلی از عبارات نامناسب دیگر که مختص حس ناب ما همجسگراها نمیشه و نمیتونید ونخایدکه مارو در سکس چند نفره جمع بچه باز ها یا بچه کونی های جامعه قرار بدین میخوام از یه حس ناب براتون حرف.

بزنم همون حسی که من از بچگی به همجنس خودم دارم همون حس ناب تکرار نشدنی که هر چقدم تکرارش پخش بشه بازم دوس داری بزنی از اول ببینیشچشمانم را می بندم ،بغضم را فرو می برم و باور میکنم که در این غربت تلخ .

هیچکس نمی فهمد ذره ای از باور هایم را …۱۵سالم بود نه دنبال دختر بودم نه پسر ،یه پسر خنگ ساکت که سکس چند نفره هراز گاهی تشنج می‌کنه و تو بغل دوستاش و معلمش سر کلاس به هوش میاد و آخرش یا می‌ره نماز خونه سکس دختر.

مدرسشون میخابه یا وقتایی که پدرش خونه باشه اونو می‌بره خونه و اونجا آروم میگیره ….سکس چند نفره بعد تشنج وقتی حالم بهتر میشد از این که دوستام دورم جمع شدن میخندیدم با همون حالت خمار و بدن بی حسم و اونا به پای این میذاشتن که بخاطر تشنجه وحالش خوب نیست …

یادم میاد بچه ها خوف داشتن کنارم بشینن چون میترسیدن تشنج کنم …همه اینا از من یه پسر خجالتی و کم حرف و گوشه گیری ساخته سکس چند نفره بود که محتاج دلسوزی دیگران و شاید محبتا و نوازش های دیگران بود …

وقتی اول دبیرستان بودم دیگه ما تو مدرسه از همه بزرگتر نبودیم ،حس تلخی بود البته برامن شیرین …اولین باری که تو سکس سه نفره اون مدرسه تشنج کردم دوماه از مدرسه گذشته بود و تقریبا اخرای آبان ماه بود .

یادم میاد زنگ ورزش بود و ما یه حالت دایره شده بودیم از همون دایره هایی که اگه پشت هم بدوییم سر من گیج میره سکس چند نفره ،همونجا بود که من تشنج کردم، خودم میدونم به خاطر نور شدید آفتاب بود چون تو چنین موقع هایی حالم.

بد میشد هیچی یادم نمیاد فقط اون لحظه ها یادم مونده که همه دورم جمع شده بودن سکس چند نفره …بیهوش نبودم ولی حس بلند شدن نداشتم برا همین چشمامو بسته بودم …یه پسری بود کلاس پیش دانشگاهی بود همراه اون و معلم.

ورزشم منو بردن آبدار خونه مدرسمون ،بعدش اون مرده رفت و من موندم با معلم ورزشم … فلم سکس ایران منتظر برای رسیدن پدرم .آرش ….وقتی اسم آرشو میارم انگار اسم زندگی میارم انگار تموم غم هام نابود میشه انگار دلم میخاد.

دوباره زندگی کنم به دور از تلخی های گذشتم اون وقتا که آرش بهم نزدیک میشد ازش سکس چند نفره میترسیدم و سعی میکردم ازش فرار کنم اما اون تو همون یه سال پیش دانشگاهیش همیشه وهمه جا کنار.

من بود و به فکرم تا وقتی که دیگه از اون مدرسه رفت و من موندم وتلخی هام …

سكس جوردي سکس ایرانی خشن سکس زوری کس حشری سکس امریکایی سکس ماساژ سکس دوربین مخفی کیر کلفت کس دادن زازی اسکایم سکس با خاله

Two Beautiful Girls Enjoyed Fucking Pussy Together

Comments

Your email address will not be published. Required fields are marked *