سکس خشن کاترین تکیلا کثیف دستیارش را آنا تورن گاییدن می‌کند

سکس خشن رئیس فلیکس کثیف دستیارش را آنا تورن گاییدن می‌کند

سکس خشن مدتی بود با همسرم مشکل داشتم و خیلی حشری شده بودم برای همین توی یکی از شبکه های اجتماعی دنبال دوست بودم و روی پروفایل مدیر پیغام گذاشتم علاقمندم با خانمی بالای چهل سال آشنا بشم چند روز گذشتی.

پیغامی دریافت کردم که گفته بود چند سال دارید گفتم متاهل ۴۶ ساله هستم که از همینجا آشنایی ما شروع شد و وقتی متوجه شدم از شوهر داره جدا میشه باهاش سکس خشن قرار گذاشتم و اومد سرقرار توی قیطریه وقتی دیدنش توی همون نگاه اول عاشقش.

شدم خیلی خوشگل و خوش هیکل و ناز و سفید بود و صدای گرم و مهربونیت داشت حدود سه ماه آشنایی ما ادامه داشت که یک روز پنجشنبه که خیلی حشری بودم بهش گفتم دوست دارم صبحانه بیام پیشت اونم از خدا سکس زوری.

خواسته گفت و من رفتم خونش و وقتی کاترین تکیلا دربو باز کرد دیدم یک پیراهن بلند ولی چسبون پوشیده سکس خشن همون جا داشتم دیونه میشدم که جلوی خودمو گرفتم و رفتم داخل و یک ساعتی طول کشید صبحانه بخوریم و با هم صحبت کنیم و بعدش رفت آلبوم.

عکساشو آورد و پیشم روی مبل نشست و پاهاش چسبوند به پای من قدش بلنده و پنج سانتی از من بلندتره خیلی نرم بود و من اصلا نفهمیدم چی داره میگه وقتی البومشو ورق میزد من داشتم به پاهاش دست میزدم که حس کردم خیلی دوست.

داره ولی چون اولین بار بود که میدیدمش خجالت می کشیدم که دستمو به سینه یا کاترین تکیلا … بزنم یک دستم گردنش سکس خشن انداختم و با یک دست روی پاهاش و می مالیدند که دیدم خیلی دوست داره بعد آلبوم گرفتم و گذاشتم کنار و شروع کردم بوسش .

کردن و یواش یواش رفتم سراغ لباش که اول نمی گذاشت ولی کم کم آب به لب شدیم و شروع کردم زبون خوردن که کامل حشری شد رفتم سراغ سینش که می گفت بار لوله گفتم داره حال میده اذیت نکن و کم کم لیسش زدم و حسابی.

حشری شد با دستم هم رای پاشو می مالیدند که دستم خورد به کوشش دیدم کلا خیسه معلوم بود خیلی وقته کاری نکرده سکس خشن خلاصه حسابی حشری کردم و لیسش زدم مخصوصا کس و کونش که تقریبا بی حس افتاده بود وقتی دیدم آماده.

شده شلوارمو درآوردم و شورتمو دادم پایین گیرم افتاد بیرون و بهش گفتم بخواب روی مبل که مقاومت میکرد و بزور خوابوندم کاترین تکیلا و سرکیرمو آروم کردم توش خیلی تنگ ولی گوشتی بود یه حس عالی داشتم و چون بار اول بود زود سکس زوری.

هاردکور مقعدی ورود سخته

این اومد و ریختم روی شکمش و کمی که گذشت و باز با هم صحبت کردیم دوباره لیسیدمش و حشری شد و دوباره سکس خشن کردمش الان حدود یک سال هست که هر هفته میرم پیشش و هر دفعه دوبار می کنند و حس می کنم عاشقش.

شدم فکر می کنم اون هم همین حسو داره و واقعا حس خوبی داریم نوشته مهرداد, سکس پسر با مامانش 14 عکس کاترین تکیلا.

نمیدونم مامانشه ی مادربزرگشه یا الکیه, مامانش لخت شده رفته حمام تو وا حمام داره خودشو میشوره, به سینه هاش ور میره.

پسر میاد داخل حمام لختش میشه و با مامانش ور میره, کیرشو میزاره وسط سینه های مامانش, سکس خشن بعد کیرشو میکنه تو کس و کون مامانش.

من یه دختر احساسی ام. نه به معنی اینکه سریع احساساتی بشم و گریه زاری کنم… نه اتفاقا عمق احساساتم، در حد یه گاو در حال نشخاره… حداقل فعلا… سکس خشن منظورم از احساسی، اینه که همه چیز و هر تجربه ای، یه حس هم برام داره که فقط اون یادم می مونه…

شاید حتی بعد از سالها دیگه خود واقعه به سختی یادم بیاد اما اون حس؟ لاکردار تاتو میشه… هر وقت میخوام جایی برم، بر مبنای احساسیه که به اون مکان دارم، نه اسمش… یادمه یه بار خیلی سال پیش رفته بودیم با مردم فرانسه… یهویی شد.

بلیط ارزون گیرمون اومد و تصمیم گرفتیم بریم پاریس… تابستون بود و گرم… سکس خشن کاترین تکیلا از صبح که از هتل بیرون اومدیم برنامه امون فقط گشتن و راه رفتن بود و دیدن مناظر. برای همونم یه کافه که داخلش نسبتا خلوت بود رو پیدا کردیم که صبحونه بخوریم.

بیرون از کافه ها تمامش میز و صندلیها، گرفته شده بود. همه میخواستن بیرون و تو آفتاب باشن و بقیۀ مردم و عابرین رو نگاه کنن. همه جا سبز… هوای عالی و تمیز… هر کی رو میدیدی، با همراهاش سکس از پشت.

یه آبجوی خنکی چیزی سفارش داده بود و داشت از مناظر لذت میبرد. بالاخره یه جایی داخل کافه پیدا کردیم و نفری یه باگت با مخلفاتش سفارش دادیم و بعد از قهوه زدیم بیرون سکس خشن… هوا گرم و دلچسب بود و… نزدیکهای عصر بود که رسیدیم به یه خیابون که جمعیت توش موج میزد.

روی یک خروس بزرگ نشستم و بعد گریه کردم

از مغازه ها بگیر برو تا مردها و زنهایی که تو خیابون پورتره میکشیدن و… اونقدر همه چیز قشنگ بود که آدم حس نمیکرد چقدر راه رفته. خلاصه ساعتهای شیش و هفت بود که بعد از یه پیاده روی تقریبا ده ساعته تصمیم گرفتیم بشینیم و شام بخوریم و بعدش هم برگردیم هتل.

وقتی برگشتیم ده ساعت پیاده روی کرده بودیم… نه چیزی خریده بودیم نه کار خاصی کرده بودیم نه… سکس خشن یه آخر هفته قرار بود اینجا باشیم کاترین تکیلا. جمعه شب رسیدیم و یکشنبه شب هم قرار بود برگردیم سکس آمریکایی

وقتی برگشتیم هتل اونقدر بهم خوش گذشته بود که خدا میدونه. پایان روز رو با سباستیان دست تو دست راه رفته بودیم و… وقتی از دوش گرفتنش برگشت، بهش گفتم حیف شد وقت نکردیم بریم شانزه لیزه…

فردا بریم اونجا؟ گفت حواست نبود؟ آخرین خیابون شانزه لیزه بود دیگه سکس خشن… یادته نشستیم تو سوپ پیاز خوردی؟ گفتی چه خوشمزه اس؟ وقتی داشت تعریف میکرد برام انگار داشتم دوباره تو اون فضا و حس قرار میگرفتم و چه حس خوبی بود.

لذت اون سوپ پیاز که به جز پیاز توش هیچی نداشت. به همراه چند تا تیکه نون که از یه باگت بریده بودن… کاترین تکیلا امروز که به شانزه لیزه فکر میکنم فقط اون حسش تو سلولهام زنده میشه سکس خشن… برای من همه چیز زندگیم همینه…

حالا اگه به یه ایرانی بگی سوپ پیاز خوردم و توشم گوشن موشت هیچی نداشت، اما لذت بردم… میگه حتما بدبخت پول نداشته استیک بخوره و کلسترول خونش رو از فرش به عرش برسونه سکس خشن…از روی همین چیزام میشه فهمید که من اصلا ایرانی نبودم و نیستم.

برای ایرانیها فقط اسم هر چیزیه که مهمه… سکس مهمه با کی؟ با هر کی که داد یا زوری خفتش کردیم کاترین تکیلا سکس خشن … اگه میخوای شاعرانه قدم بزنی باید حتما تو فلان خیابون باشه سکس دوربین مخفی.

فیلم سکس زوری فیلم سکس افغانی فیلم سکس ژاپنی فیلم سکس روسی فيلم سكس گروهي فیلم سکس لزبین فیلم سکس فیلم سکس خارجی دانلود فیلم سکس فیلم سکس جدید سکس ایرانی

Boss fucks his nerdy assistant Anna Thorne

Comments

Your email address will not be published. Required fields are marked *