سکسی عمو جانی گاییدن به مصاحبه

سکسی عمو جانی من به سکس نیاز داشتم و دارم

سکسی عمو جانی sex Johnny Sins جانی سینز برای مصاحبه شغلی خود می آید، اما به سرعت توسط کسیدی بنکس، مسئول پذیرش شلوغ، حواسش پرت می شود. جانی که مجذوب سینه های شاداب بزرگش شده است، تمام تلاشش را می کند تا کسیدی را اغوا کند، که باعث می شود همه چیز مصاحبه را فراموش کند. جانی در حالی که به دهان و لب‌های بیدمشکی که دور خروس سختش پیچیده شده فکر می‌کند، تصمیم می‌گیرد به متلک‌های بازیگوشی کسیدی عمل کند. آیا گاییدن به منشی سینه بزرگ به او کمک می کند تا کار را بدست آورد؟ بازیگران پورن: جانی سینز / کسیدی بنکس.

آه کشیدن مامان جون نازم بلند شد آه آه آه و شروع به کردن انگشتاش لایه سکسی عمو جانی موهام کرد و نوازشم میکرد منم لبمو از رو سینه هاشو برداشتم و بوسشون کردم و مامان جونم گفت آخ رضا جونم فدات بشم با لباساتو درار سکس با مامان و خودش شروع به کندن شلوارک تنم کرد و منم تیشرتمو از تنم دراووردم و مامان شورتمم کشید پایین و گفت آخ قربون اون کیر دراز و کلفتت سکسی عمو جانی برم که الان قرار بکنیش تو کسمو منو تا میتونی بگایی آخ و شروع کرد به ساک زدن کیرمو منم همونجور رو تخت سکس با مامان خوابیده بودم و اون که کیرمو میخورد منم سوراخ ناز مامان جونمو با انگشتم باز میکردم تا آماده بشه واسه کردن آخه من عاشق کون مامان پوری بودم و مامان کیرمو خیس خیس سکسی عمو جانی کرد و گفت آخ رضا بکن دیگه بکن دیگه طاقت ندارم و میخوام به پسرم کس بدم کسمو بگا و منم شروع سکس با مامان کردم مامانو خوابوندمش رو تخت و پاهاشو از هم باز کردم و سر کیرمو با کس مامان جونم هماهنگ کردم و شروع کردم سرشو کردن تو کس مامان جون همین که سرش رفت تو مامان جونم با یه لحن خاصی گفت آه منو بکن

کردن کوس تنگ دختر خوشگل

خیلی بو میدن و عرقش تنده!این حرف و که زد سمیرا گوشیش رو برد روی حالت فیلم برداری و داد دست آیدا و صورت دو زانو سکسی عمو جانی نشست و صورت فاطمه رو برد بین کف پاهاش و کونش و نشست روی سره فاطمه جوری که صورت فاطمه روی کف پاهای سمیرا بود و پشت سره فاطمه زیره کون سمیرا.سمیرا گفت کف پاهام رو قشنگ میلیسی و میخوری تا بزاریم بری.فاطمه هم به ناچار کف پاهای سمیرا رو میخورد و عرق کف پاهاش رو قورت میداد.وقتی فاطمه بلند شد دیدم صورتش

خیسه عرق کف پاهای سمیرا و زنمه .این داستان حدود 1 ساعتی طول کشید و فاطمه وقتی میخواست بره گفت:خدا لعنتتون کنه.آیدا خانم مطمعن سکسی عمو جانی باش جبران میکنم.آیدا و سمیرا هم گفتن تو برو فعلا صورتت رو بشور که بوی کف پ میده و دو تایی زدن زیره خنده.خلاصه فاطمه رفت و من اومدم بیرون و با هم نشستیم عکس ها و فیلم ها رو تماشا کردیمو میخندیدیم.نیم ساعتی سکس ایرانی گذشت که زنگ خونه سکسی عمو جانی به صدا در اومد.از چشمی در نگاه کردم دیدم فاطمه و دخترش و دو تا زن جوون دیگه همراهشن.من رفتم توی اتاق از بالای در نگاه میکردم.آیدا در رو باز کرد.دیدم دختر فاطمه کف پاش.

عصر جمعه بود. سمیرا بهترین آش رشته ها رو می پخت. چندمین باری میشد که به بهونه آش رشته سمیرا، رفته بودیم پارک. ایندفعه حامد سکسی عمو جانی یه پارک جدید آوردمون. اصلا متوجه نشدم که از چه مسیری اومدیم. سینا هم هر چی توضیح می داد متوجه نمی شدم. یه جای مسیر رو اشتباه می گرفتم. حامد پرید وسط حرفمون و گفت: ای بابا. تا حالا خنگ جمع علیرضا بود. یکی دیگه هم اضافه شد… از لحن و نوع گفتنش همه خندشون سکسی عمو جانی گرفت. حتی خودم هم خندم گرفت. بهش گفتم: خنگ عمته… صورتش رو شبیه دلقکا کرد و گفت: من عمه ندارم… منم یه لبخند مصنوعی مسخره مانند زدم و گفتم: پس مامانته… سمیرا دستش رو گرفت جلوی دهنش و نمی تونست جلوی خندش رو بگیره. بقیه هم ترکیدن از خنده. حامد سعی کرد مثلا اخم کنه و رو به سمیرا گفت: زن برا چی می خندی. به مامی جونم توهین کرد. الان باید قهر کنیم بریم… تو جوابش گفتم: فقط خواهشا آشا رو بذارین… حامد خندش گرفت و سرش رو تکون داد. مطمئنا همه شون شوکه شده بودن که من هم وارد شوخی هاشون سکسی عمو جانی شدم. موقع برگشتن، حامد بهم گفت: فقط دعا کن من اسم مامی جونتو گیر نیارم… چشمام رو شیطون گرفتم و بهش گفتم: بدو دنبالش تا گیر بیاری…

کلیپ معروف لامپ تو کوس دختر ‌ایرانی

نزدیک به یک ساعت تو حموم بودم. خودم رو به اوج شهوت رسوندم. اما دوست نداشتم سکسی عمو جانی ارضا بشم. خیلی دیر به دیر خودم رو ارضا می کردم. اکثر مواقع دوست نداشتم اوج لذت شهوت رو با ارضا شدن خرابش کنم. چون می تونستم ساعت ها تو همین حس باقی بمونم. که با ارضا شدن، همون لحظه از بین می رفت. و این یک سکس دو نفره نبود که طرف مقابلم دوباره من رو تحریک کنه و آماده م کنه برای ارضای بعدی…
از حموم اومدم بیرون. لازم بود خشک بشم تا بتونم لباس تو خونه ای بپوشم. تُشک هنوز پهن بود. ساعت سکسی عمو جانی رو نگاه کردم. تازه سه بعد از ظهر بود. کُلی مونده بود تا حامد بیاد. می تونستم همینطوری لُخت یه چُرت حسابی بزنم. موهام و بدنم رو خشک کردم. کولر رو روشن کردم و رفتم زیر پتو. هیچی لذت بخش تر از لُخت خوابیدن تو این تُشک و پتوی نرم نبود. سکسی عمو جانی اونم با این حال و هوایی که.

کیر تو کوس سکس با مامان

سکس با ماساژ سکس حمام سکس با دکتر سکس با زن عمو سکس با مربی سکس با زیر نویس سکس با عمه سکس با اسب سکس با زیر نویس فارسی سکس با سگ