سکس سیاه بیایید مهمانی واقعی را شروع کنیم

سکس سیاه حشری کردن زن سکسی‌ با دیلدو و کیر مصنوعی دختر ترشیده چه کونی‌ داره

سکس سیاه ژیزل در جای خود مهمانی داشت، دوست پسرش نمی تواند آنجا بماند. وقتی همه رفتند، مردی وارد شد که دعوت شده بود اما دیر کرده بود. او انرژی کامل برای مهمانی دارد. بنابراین “بیایید مهمانی را شروع کنیم” با خروس بزرگ سیاه او. ستارگان پورن: شان مایکلز / جیزل لئون.

سکس کردن پز نیست ک بخوایم دروغ بگم . سکس سیاه یه داستان واس دوستانم میزارم اگ تمایل دارین تا اخر بخونین من شهاب هستم. خب سال 92 بود تازه یه پژو پارس دکور جدید خریده بودم منو پسر عموم میلاد تا اون سال ک 21 سالم بود با هم بزرگ شدیم همیشه باهم گروهایه واتساپ دخترا بیرون رفتنا و و و و و.. ی جمعی داشتیم که معمولا همه با دوس دخترا میرفتیم بیرون سکس سیاه  …یروز میلاد با یه دختری دوس میشه به اسم نازنین خلاصه اونم که پیشم بش مسیج میداد دختره اهل دادن این چیزا نبود میلاد گفته بود تپل بدریخته خلاصه دکش کرد اقا این افتاد به جونه من…خلاصه جزییات نمیگم طولانی ما رفتیم ببینیمش رو ب رو مدرسشون خیابون پست هست خلوته نازنین با یه دختری اومد اسمش ناهید بود .من پارک کرده بودم اومد ب کلیپ خود ارضایی دختر هیکل قشنگ ‌ایرانی سکس دختر ایرانی کردن دوست دختر کوس تنگ از واجبات است

کلیپ خود ارضایی دختر هیکل قشنگ ‌ایرانی

کردم گفت اگه تو نگی منم نمیگم بعدش یه نیم ساعتی تاب خوردیم خیلی حشرم زده بود بالا بهش گفتم اگه ببوسمت سکس سیاه نه نمیگی گفت نه چرا نه بگم گفتم خب بریم یه جای خلوت رفتیم یه جا زدم کنار شروع کردیم لب گرفتن و بعد دستم بردم تو سینه هاش و گردنشو میخوردم گفتم تو ماشین فایده نداره بیا بریم خونه داداشم اونجا کسی نیست اولش گفت نه و از این حرفا بعدش راضی شد

سکس

رفتیم خونه داداشم رفتیم تو پذیرایی دراز کشیدم گفتم بیا رو پاهام بشین اونم اومد باسنشو گذاشت رو پاهام وای خیلی نرم بود سکس سیاه کونش یه کم دست زدم گفت نکن شیطون گفتم بیا لباسامونو در بیاریم گفت نمیزارم بکنی از پشت ها فقط لاپایی گفتم باش لباسامونو در اوردیم یه پتو هم اوردم انداختم رو خودمون از پشت بهش چسبیده بودم کیرمو گذاشته بودم لای رونش عقب جلو میکردم بعدش گفتم مهسا اینجوری به من حال نمیده گفت خب اروم بکن از پشت منم که از خدام سکس سیاه بود گفتم چشم رفتم سر لوازم ارایش زن داداشم دیدم یه کرم خشکی پوست بود اوردمش گفتم کیرمو بخور یکم لیز شه گفت نه من بدم میاد منم اصراری نکردم.خوابیدم پشت سرش یه کم کرمو زدم رو کیرم

یه کمم زدم دم سوراخش ،اروم کیرمو گذاشتم دم سوراخش با هزارتا بدبختی فرستادمش داخل سامانم فقط لاپایی کرده بودش خودش گفت..کیرمو کردم تو کونش صدای شلق شلق سکس سیاه میومد این صدا حشرمو بیشتر میکرد تا ته کیرمو کردم تو کونش اونم فقط هی میگفت تو رو خدا درش بیار ولی من اهمیت نمیدادم یه پنج دیقه از کون کردمش که دیدم ابم داره میاد درش اوردم ریختمش رو کمرش بعد یه یه دیقه خوابیدم روش بعدش بلند شدیم و زدیم بیرون و رسوندمش تا در خونه شمارمو گرفت بعدش رفت زنگ زد و شمارشو سیو کردم.دیگه پایه خودم شده سامانم چون سرباز بود دیگه محلش نمیذاشت مهسا…الانم با همیم و فقط میخوایم دوست باشیم با هم بیش از ده بار هم سکس کردیم سکس سیاه .

سکس

شد و خواستیم بریم دانشگاه باهم میرفتیم اما تو سرویس کنار هم نبودیم…اما کم کم ررمون باز شد و یبار,برگشتن نشستیم سکس سیاه کنار هم یکم همو اذیت کردیم ک گفت چرا نمیزاری دو دقیقه دستتو بگیرم منم ساکت نشستم و هیچی نگفتم دستمو ک گرفتم مردم از خجالت و حرارت کلع تنم داغ شده بود و نبض میزد خیلی حس خوبی بود… و چند شب بعدش موقع خواب گفت دوس داره ببوستم…. این اول داستان ما بود نه من و ن علی قبلا سکس سیاه دست کسی بهمون نخورده بود و خیلی مثبت بودیم البته اون مذهبی بود من بچه مثبت…
عسل خانوم دختر شدیدا شهوتی
دقیقا 1.5 سال از اشناییمون گذشته بود و تلگرام شده بود جایی ک جک هاس سکسی بفرستیم اون موقع مد جک سایز 85 بود ,عروسی خواهرم بود و لباسی سکس سیاه ک من داشتم اگه سایز سینم 85 بود خیلی بهتر روی تنم می افتاد و همینو بهش گفتم و اینکه سایز من 70 هس و ب شوخی کشید ب سکس چت و میگفت میاد واسم روزی سه چار ساعت ماساژ میده تا بشه 85 .و ب جاش میخواست بخورشون …اون موقع سکس سیاه طبقه بالای خونمون خالی بود و علیم هی میگفت بریم اونجا ماساژ بدم…ک روز جور شد و بهش گفتم

تمام هوسی که از اول روز وجودمو پر کرده بود

از رو تخت بلند شد و کنار پنجره رفت با دستاش بخار سکس سیاه روی شیشه رو پاک کردو چشاشو به اسمون دوخت. گفت تف به شانس ما اگه چند سال دیرتر دنیا اومده بودیم این هوای ابری و بارونی وجود نداشت. همش تقصیر اوناییه که واسه بارون دعا کردن و عاشق هوای بارونی بودن. حالا ما باید تقاص اونارو پس بدیم. از پشت بغلش کردمو سرمو بردم نزدیک گوشش و گفتم این شهر همیشه هواش همینطوری بوده. سکس ایرانی اونایی که میگن قبلا اینطوری نبوده بهت دروغ میگن شاید اون موقع ها هوا دلگیری کمتری داشته اما همیشه بوده. از روز اول بوده. این ابرا هروقت خواستن از اسمون سکس سیاه این شهر برن عده ای اجازه ندادن و ابرای جدید آوردن. اصلا تو میدونی هوای آفتابی چطوره؟ با ذوق نگام کردو لبامو بوسید. گفت نه اما میشه تو واسم تعریف کنی؟
نمیخواستم این چند ساعت لذتیو که واسه خودم در نظر گرفته بودم با افکار و حرفهایی بگذره که سالها مثل یه استخون تو گلوم جا خوش کرده بودن. دستمو دور کمرش انداختم و شروع به نواز لب و گردنش با زبونم کردم. مثل اینکه تازه یادش افتاد واسه چی اینجا اومده و اصلا تو این شهر چه نقشیو باید بازی کنه. شاید بلد نبود سکس سیاه از مغزش درست کار بکشه اما استفاده از بدنشو به خوبی یاد گرفته بود. همراه با نوازش بازوها و سینم اروم اروم روی زانو نشست و با بی پروایی که انگار ذاتاً تو وجود این بشر بود کاری کرد که لذت گرما و رطوبت دهنشو دور کیرم احساس کنم. برای جسمی که همیشه به درد عادت داره اتصال ناگهانی همچین لذتی میتونه شوک آور باشه. دستامو لبه پنجره گذاشتم که اگه این سکس سیاه لذت باعث شل شدن زانوهام شد بتونم با کمک لبه پنجره خودمو نگه دارم.

فلمسکس

فیلم سکسی کوتاه سکسی کم سن سکس ایرانی قدیمی سکس پیرزن ایرانی سکسی پیرزن سکس با پیرزن سکس پیرزن سکس گروهی سکس رمانتیک فیلمسکسی

Let’s Start The Real Party
Giselle had a party in her place, her boyfriend can’t stay over. When everybody left, a guy came in who was invited but was late. He has full energy to party. So “let’s the party begin” with his huge black cock.

Pornstars: Sean Michaels / Giselle Leon

Comments

Your email address will not be published. Required fields are marked *