داستان سکسی مامان یک شب خیلی طولانی است: قسمت 2

داستان سکسی مامان اونا رو هم گذاشتم سر جاش و رفتم کشوی بعدی رو باز کردم

داستان سکسی مامان حالا که با جیانا سروکار دارد، شانل به سراغ همسر بی‌عیبش، کایران می‌رود. او را زیر دوش می گیرد و قبل از اینکه بفهمد، خروسش را می مکد. کایران مردی وفادار است، اما فقط می‌تواند تا این حد تحمل کند که وسوسه شود بیدمشک تنگ شانل را با خروس هیولایی‌اش پر کند! بازیگران پورن: شانل پرستون / کایران لی.

اما افسوس ک از این خبرا نبود داستان سکسی مامان و یا اگه بود من اونقدر خوش شانس نبودم و دیدم رن عموم چند دقیقه بعد با لباس بیرون برگشت تو اتاق و گفت آرمین جان راستش قبل از اینکه بیای،من میخواستم برم بازار ولی چون کلید نداشتم ترسیدم خونه رو همینجوری ول کنم.عموت هم ک دیر میاد.میتونی بمونی من برم یکی دو ساعتی کار دارم و زود برمیگردم.گفتم باشه مشکلی داستان سکسی مامان نیست.بعد بازومو ی نیشگون گرفت و با خنده گفت.

نمیترسی که؟گفتم نه بابا ترس چیه؟بعد خداحافظی کرد و رفت.منم ک حسابی دمغ شده بودم برگشتم تو اتاق و همینجور ک رو مبل نشسته داستان سکسی مامان بودم و داشتم در و دیوارو نگاه میکردم و بقول بچه ها سوراخکاری میکردم یه دفعه یاد لباس زیرهای دخترعموها و زن عموم افتادم و اینکه الان اون لباسا داخل کشوها هستن و هیشکی هم خونه نیست.ی دفعه مثل برق از جا پریدم و دویدم سمت اتاق خوابهاشون.قلبم داشت هزارتا میزد.ی جور ترس داستان سکسی مامان و استرس و هیجان رو با هم داشتم.البته اینم بگم ک من از نوجوونی علاقه شدیدی ب دید ردن لباسای زیر زنانه داشتم بخصوص در مورد همین دخترعموها و زن عموم.اول رفتم ی سرک کشیدم تو حیاط ک دیدم خبری نیست و مطمئن شدم ک داستان سکسی مامان در بسته ست.عموم هم ماشین داشت و هر وقت میومد راحت متوجه میشدم.زن عموم هم ک کلید نداشت.پس خیالم راحت بود.با آخرین سرعتی ک میتونستم برگشتم بالا و ذوق زده رفتم تو اولین اتاق خواب و در رو باز گذاشتم.خدا میدونه با چ حرص و ولعی رفتم سراغ کشوی لباسا.تقریبا هنوزم جزئیات چیزایی داستان سکسی مامان ک اون روز تو تک تک کشوها دیدم یادمه.اولین کشو رو ک باز کردم ناخواسته دهنم باز شد.توش ی شورت بندی قرمز با خال خالهای مشکی بود با ی تاپ بنددار قرمز ک اونم خال خالهای

آنال سکس سارا ایرانی مقیم ترکیه

اوفففف…..خفه شدم.سمیرا پاهاش رو از کفش در آورد.من از اون داستان سکسی مامان بالا میدیدم که پاهاش خیسه عرقه و برق میزنه.سریع کف پاهای خیسه عرقش رو گذاشت روی صورت فاطمه.فاطمه یه لحظه هیچ صدایی ازش در نیومد.چند ثانیه بعد گفت:اوفففف…….چه بوی عرق کف پایی…..!!!!!!بسه…….صورتم خیس شد سمیرا!!!!!تو رو خدا بسه!!!گوه خوردم.آیدا خانم دیگه کاری باهاتون ندارم.
سمیرا هم صورت فاطمه رو با کف پاهاش ماساژ میداد و میمالید و عرق کف پاهاش رو روی دهن و بینی داستان سکسی مامان فاطمه میمالید.وقتی پاهاش رو از روی ص

فاطمه برداشت صورت فاطمه سرخ و خیس شده بود.من توی اتاق کیرم داستان سکسی مامان سیخ شده بود و آبم داشت میومد.آیدا که داشت فیلم میگرفت به سمیرا گفت بسشه دیگه.گناه داره.فاطمه به نگاهی مظلومانه از زیر کف پاهای عرقی سمیرا کرد و گفت:تو سکس رو خدا بسه!!!!سمیرا به فاطمه گفت:باشه تمومش میکنم ولی برای اینکه درسه عبرتی بشه برات اول کف پاهامون رو باید لیس بزنی تا این فیلم و عکس ها داستان سکسی مامان رو به همسایه ها نشون ندیم و آبروت رو نبریم.فاطمه گفت مثلا به کی نشون میدین؟آیدا گفت:

اونا رو هم گذاشتم سر جاش و رفتم کشوی بعدی رو باز کردم.دیدم ی مایوی شنا داستان سکسی مامان مشکی رنگ با ی ست بیکینی زرد-از اونایی ک شورتش ی کش بلند داره ک ب صورت پاپیونی تو قسمت پهلو بسته میشه-توش هست.فهمیدم این مال همون دختر عمویی ک من باهاش رابطه دارم هست.چون بهم گفته بود ک کلاس شنا میره.خدایا تصور دخترعموم با اون بدن سفیدش،مخصوصا اون کون داستان سکسی مامان و پستونای نسبتا بزرگش(دقیقا نمیدونم ولی فکر کنم سایز پستوناش ۷۵بود)تو اون مایوی مشکی و کِشی چسبون منو دیوونه میکرد.تازه اونم وقتی آب بهش میخوره.ب حدی شهوتی شده بودم ک در حالی ک داشتم با مایو از داخل شورتم کیرمو میمالیدم پشت سر هم اسم دخترعموم داستان سکسی مامان رو صدا میزدم(اسمش مهسا هست)دوباره داخل کشو رو نگاه کردم در حالی ک مایو تو اون یکی دستم بود و دیدم ی ست شورت و سوتین بنفش تو کشو هست.از ظاهرش معلوم بود تازه ست.چون کشش محکم و صاف بود.خیلی هم خوشگل بود.دو طرفش ی حلقه کوچیک داشت.وقتی شورت رو تو دستم گرفتم داستان سکسی مامان و بازش کردم واقعا تحریک کننده بود.دیگه چ برسه ب اینکه اونو تو تن دختر عموم میدیدم.یکم با کش شورت بازی کردم.وقتی کشش رو میکشیدم و ول میکردم صداش حسابی آدمو شهوتی میکرد(اهل فن خوب میدونن چی میگم!)تو کشو ی سوتین قهوه ای رنگ و ی شورت اسلیپ هم بود ک طرح پلنگی داستان سکسی مامان داشت.اونا رو هم با شهوت بو کردم و چندبار زبونمو رو اونها کشیدم و باهاشون کیر و تخمامو مالیدم.از شدت شهوت کیرم داشت منفجر میشد.چند دقیقه ای میشد ک حواسم ب در نبود.بازم رفتم ی چک کردم دیدم خبری نیست داستان سکسی مامان و سریع برگشتم و کشوی آخری رو باز کردم.توش چند جفت جوراب بود و همه شونو برداشتم با هم بو کردم.

سکسی روسی

سکس مامان سکس با مامان فلیم سکسی کوس کوس خوشگل کوس زیبا کون کوس فیلم کوس سوراخ کون فیلم سکسی فرانسوی سکس فرانسوی سکس ایتالیایی